سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات سوگند


ارسال شده در توسط سوگند

خربزه میوه ای شیرین، لذیذ و گواراست که انواع گوناگونی دارد و بهترین آن خربزه خراسان است.

رسول گرامی اسلام (ص) در بیان خواص خربزه فرموده اند: خربزه از زینت های زمین است، آب آن از رحمت الهی، و شیرینی آن از بهشت است.

همچنین می فرمایند : خوردن خربزه پیش از غذا، بدن را می شوید و بیماری را از بدن ریشه کن می کند.

از امام علی علیه السلام نقل شده است خوردن خربزه، مثانه را پاک و سنگ مثانه را آب می کند و ادرار را افزایش می دهد.

ایشان می فرمایند : خربزه ده خاصیت دارد:

1- خوردنی است.

2- آشامیدنی است، چون آبدار است.

3- میوه است.

4- گل است ( زیرا بویی مطبوع دارد ).

5- شیرینی است ( زیرا دارای قند زیاد است ).

6- روده ها و معده را شستشو می دهد.

7- معده و روده را پاکیزه می کند.

8- سبزی است.

9- دوای درد است.

قسمت هایی از این میوه که در تغذیه و پزشکی استفاده می شود، عبارت اند از: گوشت، تخم و پوست میوه.

خواص درمانی خربزه

1- خربزه دارای ویتامینA است، از این رو درترمیم و تجدید سلول های بدن نقش دارد.

2- خربزه با داشتن خاصیت ادرارآور بودن در بیماری هایسنگ کلیه و مثانه مفید است؛ دراین بیماری ها باید نمک و فلفل کمتر خورده شود.

3- خربزه سرشار از ویتامین هایA ،D وC و سلولز است.

4- خربزه به علت دارا بودن خاصیت ملیّن، برای معالجه یبوست تجویز می شود.

5- اگر گوشت خربزه را له کنید و به صورتمرهم روی سوختگی های سطحی پوست بدن بگذارید، آن را معالجه خواهد کرد.

6- تخم خربزه برای سرفه حاد، درد سینه و حلق و تب های شدید مفید است.

7- خربزه باعثافزایش شیر در زنان شیرده می شود.

8- مغز تخم خربزه ی بو داده طبیعت گرم دارد.

9- مغز تخم خربزه ی بو داده دارای خاصیتادرار آور، نرم کنندهو افزایش دهنده میل جنسی است.

10- خربزه برای اشخاص مبتلا به سل ریوی و کم خونی مفید است.

11- خربزه، رنگ چهره را روشن می کند و بیماری استسقاء ( احساس تشنگی دائمی ) را درمان می نماید.

13- خربزه بههضم غذا کمک می کند و رودل را برطرف می نماید.

14- خوردن 8 گرم دم کرده ی پوست خشک شده ی خربزه ، سنگ مثانه را دفع می کند.

احتیاط لازم در مصرف خربزهخربزه میوه ای شیرین، لذیذ و گواراست که انواع گوناگونی دارد و بهترین آن خربزه خراسان است.
قسمت هایی از این میوه که در تغذیه و پزشکی استفاده می شود، عبارت اند از: گوشت، تخم و پوست میوه.
خواص درمانی خربزه

1- خربزه دارای ویتامینA است، از این رو درترمیم و تجدید سلول های بدن نقش دارد.

2- خربزه با داشتن خاصیت ادرارآور بودن در بیماری هایسنگ کلیه و مثانه مفید است؛ دراین بیماری ها باید نمک و فلفل کمتر خورده شود.

3- خربزه سرشار از ویتامین هایA ،D وC و سلولز است.

4- خربزه به علت دارا بودن خاصیت ملیّن، برای معالجه یبوست تجویز می شود.

5- اگر گوشت خربزه را له کنید و به صورتمرهم روی سوختگی های سطحی پوست بدن بگذارید، آن را معالجه خواهد کرد.

6- تخم خربزه برای سرفه حاد، درد سینه و حلق و تب های شدید مفید است.

7- خربزه باعثافزایش شیر در زنان شیرده می شود.

8- مغز تخم خربزه ی بو داده طبیعت گرم دارد.

9- مغز تخم خربزه ی بو داده دارای خاصیتادرار آور، نرم کنندهو افزایش دهنده میل جنسی است.

10- خربزه برای اشخاص مبتلا به سل ریوی و کم خونی مفید است.

11- خربزه، رنگ چهره را روشن می کند و بیماری استسقاء ( احساس تشنگی دائمی ) را درمان می نماید.

13- خربزه به هضم غذا کمک می کند و رودل را برطرف می نماید.

14- خوردن 8 گرم دم کرده ی پوست خشک شده ی خربزه ، سنگ مثانه را دفع می کند.

احتیاط لازم در مصرف خربزه

1- مصرف زیاد خربزه باعث نفخ می شود، در نتیجه در ناحیه معده و روده ایجاد درد می نماید.

2- باید خربزه را بعد از غذا مصرف نمود، زیرا در غیر این صورت تولید اسهال و ورم روده می کند.

3- خوردن خربزه کال در کسانی که معده ضعیف دارند، تولید اسهال می کند. همچنین خلط را می افزاید و برای سینه درد و سرماخوردگی مضر است.

1- مصرف زیاد خربزه باعث نفخ می شود، در نتیجه در ناحیه معده و روده ایجاد درد می نماید.

2- باید خربزه را بعد از غذا مصرف نمود، زیرا در غیر این صورت تولید اسهال و ورم روده می کند.

3- خوردن خربزه کال در کسانی که معده ضعیف دارند، تولید اسهال می کند. همچنین خلط را می افزاید و برای سینه درد و سرماخوردگی مضر است.


ارسال شده در توسط سوگند

خلاصه سر این که کی برا بالا !!

هیچکس داوطلب نشد منم گفتم بزار یه خودی نشون بدم گفتم من میرم بالا اخه مگه ترس داره !!؟؟

اینو گفتما رفتم بالا. خیلی راحت وبدون هیچ مشکلی رسیدم رو پشت بوم مدرسه؛ توپ رو انداختم پایین و به بچه ها گفتم دیدین ترس نداشت

 الان میام پایین وبازی رو ادامه میدیم!!!

چشمتون روز بد نبینه!!؟؟

اومدیم بیایم پایین که ترس تمام وجودمونو گرفت!

حالا چیکار کنم ؟؟؟

هرچی به بچه ها میگفتم شکابرین من میام. گوش نمیدادن که میگفتن میخوایم ببینیم چه طوری میای پایین !!

حالا خر بیارووو باقالی بار  کن !

هرچی گفتم بابا دیدن نداره که ! اگه این جا باشین نمیتونم بیام پایین حرف تو گوششون نرفت که نرفت!!

دیدم انگار چاره ای ندارم بسم الله گفتم ودست به کار شدم ، اومدم بیام پایین دیدم نه خیر خیلی پایین وحشت ناکه ارتفاع زیاده !

برگشتم بالا وگفتم نه بچه ها با کفش نمیشه باید کفشامو بکنم !!؟؟  کندم وخواستم بیام پایین دیدم دوباره نمیتونم میترسم !؟؟

برگشتم بالا وگفتم جورابام لیزه باید اینارو بکنم !؟ اینارم کندم وبه بچه ها گفتم حالا دیگه وقتشه اماده شین که دارم میام !!

اومدم برم پایین که ......... نشد !!

گفتم حالا چیکار کنم چیکار نکنم دیدم بهترین کار اینه که بگم این بالا خیلی حال میده من به همه جا دید دارم من داور میشم.

 شما اون پایین بازی کنین بعد من میام پایین!!

 یکی از دوستام گفت :خودمونیم میترسیا !؟ گفتم :کی من؟؟

گفت: اره حالا میرم نرده بوم میارم .اورد ولی چه فایده پشت بوم به اون بلنی با ون نرده بوم زپرتی .....

هیچی خلاصه همه کلاس فهمیدن که من اون بالام ومیترسم بیام پایین !!

یکی از بچه ها میگفت همون جور که رفتی بالا بیا پایین کاری نداره که؟

اون یکی میگفت اصلا چرا به مستخدم نگفتی؟ و...........

دیگه جوش اوردم گفتم جون من یکی بگه من چجوری بیام پایین؟؟

داشتم داد میزدم که یه پسره که داشت از در مدرسه رد میشد منو دید و زد زیر خنده !!

منم که اون لحظه عصبانی ! هرچی از دهنم درومد بهش گفتم(گذاشتم رد بشه بعد بهش فحش بدادم!؟؟)

10 دفعه خودم با راهنمایی های بچه ها خواستم بیام پایین ولی نشد ترسیدم اخه دیواری که میخواستم پامو بزارم روش 30

 سانت بیشترعرضش نبود تا میومدم برسم به دیوار بچه ها داد میزدن پاتو نزار میوفتی!!؟

خلاصه دیگه کلا ناامید شده بودم !!

که یکی از دوستای ورزشکار و ورزش دوستم اومدکمک!؟؟

من نصف راهم در حالی که تمام بدنم در هوا معلق بود اومدم پایین اونم اومد تاروی دیواری که 30 سانت بیشتر عرض نداشت

وپای منو هدایت کرد تا برسه روی دیوار !!؟

بلاخرا بعد از نیم ساعت فرود اومدم وبه زمین رسیدم !!

حالا دیگه نوبت بچه ها ودوستام بود که به من بخندن !!؟

 

 


ارسال شده در توسط سوگند

یهو دیدم یکی از بچه ها وایساده ودور خودش میچرخه منم که هنوز نمیدونستم چه خبره صداش کردم فلانی فلانی تابلاخره به خودش اومد وجیم فنگ شد !!

منم رفتم پیش بقیه واز ماجرا پرسیدم برام تعریف کردن منم جاتون خالی اینقدر بهشون خندیدم که نگو ؟!(البته دلم به حالشون میسوختا.) ولی خوب باید بگم که درسته همه ناراحت بودیم که حالا معلمه دیگه سر کلاس رامون نمیده ولی ته دلمون خوشحال بودیم چون حالشو گرفته بودیم چون اینقدر این معلم مارو ..... که یک نفر توی مدرسه از بین دانش آموزا پیدا نمیشد که دل خوشی ازش داشته باشه.

اما بریم سر اصل مطلب:

همون روز بعد از ماجرا به بچه ها گفتم بی خیال بندازتمون بیرون ما که از خدامونه!!؟بیاین بریم والیبال بازی کنیم گفتن نه بریم فوتسال . گفتم باشه ورفتم توی دروازه!!

یکم بازی کردیم 2تا گلم زدیم و4تا هم خوردیم (تقصیر من نبودا من دروازه بان مطرحیم اصلا گل نمیخورم!!؟دفعه اول بود که می باختیم )

بعد که این بازی تموم شد گفتن بریم نیم ساعت باقی مونده رو والیبال؛ تازه بازیمون گرم شده بود که توپ افتاد بالا پشت بوم.اصل ماجرا از اینجا شروع شد که.....

                                                   حالاکی بره بیاره ........؟؟

تا همین جا بسه ادامه اش(قسمت اخرش واصل ماجرا) تو اپ بعدی.
ارسال شده در توسط سوگند

سلام

اون روزتو مدرسه از زنگ اول همگی حس سر کلاس موندن نداشتیم تا اینک خبر به گوشمون رسید که دبیر فیزیک نیومده بچه های اخر نقشه ریختند ویکی از بچه هارو فرستادن بیرون تا خبر بیاره تا اومد بیاد همگی ختم صلوات راه انداختیم خلاصه اومد وگفت که اره نیومده !!؟؟ماهم که از خدا خواسته از خوشحالی قند تو دلمون اب شدیکی از بچه ها گفت :نه من خودم دیدمش که اومد . ضد حالی بود واسه خودشا یه جوری گفت که انگاری قنده دوباره تو دلمون جامد شد!!!(چه تعبیر جالبی کردم!!)

خلاصه زنگ اول خورد . همه رفتن پایین تاببینند اصل ماجرا چیه؟؟

من وروفقا موندیم تو کلاس درس بخونیم(نیس ما خیلی درس خونیم)یکی اومد گفت :اومده !!

یکی دیگه گفت نه دروغ میگه نیومده؛ انقدر قند تو دل ما حل شد ودوباره به جامد تبدیل شد که نگو خلاصه خودمون راه افتادیم رفتیم پایین دیدیم بعله....... نیومده .

انگار اسمونووزمین رو باهم داده بودن بهمون.

خلاصه زنگ اخر شد ماهم که از زنگ اول انتظار میکشیدیم رفتیم تو حیاط .وایسادیم به حرف زدن یهو یکی ار بچه ها اومد گفت فلان خانم (اداشو در اوورد)گفته :کجا میخواین برین؟؟

من اون لحظه رفتم تو یه باغ دیگه تا چشم باز کردم دیدم هیچ کس نیس !! بعد بالاسرمو نگاه کردم دیدم به ...به ... دبیره تو همون کلاسی بوده که ما زیر پنجره ش داشتیم اداشو در میاووردیم!؟

خانومه منو نیمدید چون من دقیقا زیر پنجره بودم ولی بقیه بچه ها !!؟ هر کودوم به یه سمتی میرفتن یه صحنه جالبی شده بود !!

این همه داستان گقتم ولی اصل کاری موند تو اپ بعدی میگم !!!؟؟(حتما بخونید) 

 


ارسال شده در توسط سوگند